Remember You Die
گلهاش توی دستش بود,نشسته بود لب جدول رفتم نشستم کنارش گفتم:برای چی نمیری گلات رو بفروشی؟ گفت:بفروشم که چی؟ تا دیروز میفروختم که با پولش ابجیمو ببرم دکتر دیشب حالش بد شد و مرد.. با گریه گفت:تو میخواستی گل بخری؟ گفتم:بخرم که چی؟ تا دیروز میخریدم برای عشقم.. امروز فهمیدم باید فراموشش کنم...! اشکاشو که پاک کرد,یه گل بهم داد.. با مردونگی گفت:بگیر باید از نو شروع کرد تو بدون عشقت,من بدون خواهرم...
» ...
» بت ..
» ...
» رفتن ..
» ماه ..
» جمعه ها ..
» بار اول ..
» ...
» وقتی که می رفتی ..
» ...
» ...
» ...
» استاد
» راست میگفتی ..
» یه نوع بیماری ..
» ...
» ..
» ما نسلی هستیم که ..
» یاد گرفتم ..
Design By : RoozGozar.com |